یاد خدا...
نوشته شده توسط : احسان اسکندری

مردی برای اصلاح به آرایشگاه رفت در بین كار گفتگوی جالبی بین آنها در مورد خدا


صورت گرفت. آرايشگر گفت:


من باور نمی كنم خدا وجود داشته با شد مشتری پرسید چرا؟


آرایشگر گفت: كافیست به خیابان بروی و ببینی مگر می شود با وجود خدای مهربان


اینهمه مریضی و درد و رنج  وجود داشته باشد؟


مشتری چیزی نگفت و از مغازه بیرون رفت به محض اینكه از آرایشگاه بیرون آمد


مردی را در خیابان دید با موهای ژولیده و كثیف با سرعت به آرایشگاه برگشت و به


آرایشگر گفت می دانی به نظر من آرایشگر ها وجود ندارند مرد با تعجب گفت :


چرا این حرف را میزنی؟ من اینجاهستم و همین الان موهای تو را مرتب كردم


مشتری با اعتراض گفت:


پس چرا كسانی مثل آن مرد بیرون از آرایشگاه وجود دارند آرایشگر گفت:


آرایشگرها وجود دارند فقط مردم به ما مراجعه نمی كنند. مشتری گفت:


دقیقا همین است خدا وجود دارد فقط مردم به او مراجعه نمی كنند.


برای همین است كه اینهمه درد و رنج در دنیا وجود دارد.


 



:: بازدید از این مطلب : 365
|
امتیاز مطلب : 19
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
تاریخ انتشار : پنج شنبه 22 تير 1391 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: